Setan memiliki banyak kesempatan untuk menyerang manusia. Kesempatan terbaik untuk serangan ini diberikan oleh manusia sendiri.
Setiap kali kita berpikiran untuk berbuat doa, janganlah kita memperhatikan pikiran ini. Hendaknya kita berlindung kepada Allah supaya bisa terbebaskan dari cengkeraman setan.
Jika kita lalai terhadap diri kita, maka setan tidak pernah melalaikan kita. Untuk itu, kita harus mewaspadai diri kita dan memanfaatkan seluruh modal yang kita miliki.
Dalam sebuah hadis Imam Shadiq ditegaskan, setan tidak mampu merayu seorang hamba kecuali ketika ia lupa mengingat Allah dan meremehkan perintah-Nya serta menentang-Nya.
Menurut penegasan Imam Ali as, kesempatan terbaik untuk serangan setan akan terwujud ketika seseorang terbelit jeratan dosa seperti sombong diri dan menjilat orang lain, lalu ia tidak berlindung kepada Allah.
Dengan demikian, berlindung kepada Allah dan menerima suaka dari-Nya adalah solusi terbaik untuk membebaskan diri dari jeratan setan. Tak satu pun ruang dan waktu yang nihil dari kehadiran Allah. Untuk itu, tidak sepantasnya mulut kita nihil dari mengingat-Nya.
Zikir terbaik untuk masalah ini, menurut Imam Shadiq as, bukanlah hanya dengan membaca subhānallāh wal hamdu lillāh wa lā ilāha illallāh wallāhu akbar. Zikir adalah kita melaksanakan seluruh perintah-Nya dan meninggalkan seluruh larangan-Nya.
بهترین فرصت برای حمله شیطان به انسان!
خبرگزاری شبستان: شیطان موقعیت های مختلفی برای حمله به انسان دارد در این میان بهترین فرصت را خود انسان به او می دهد.
خبرگزاری شبستان: رهایی از فکر گناه نیازمند شناخت عواملی است که در ذیل به آنها اشاره می شود:
هر گاه فکر گناه بر کسی هجوم ببرد، نباید آن را انجام دهد بلکه باید با پناه بردن به خدا و توکل بر او از دام شیطان رهایی یابد. امام صادق (ع) فرمودند: کسی که به فکر گناه افتاد انجام ندهد؛ زیرا چه بسا بنده ای در حضور خدا مرتکب گناهی می شود و خدای بزرگ می فرماید: به عزت و جلالم قسم از این پس تو را نمی آمرزم.(1)
ذکر خدا راه رهایی از گناه: کسی که از خود غافل شود، شیطان از او غافل نیست. پس انسان باید حسابگر خویش باشد و از سرمایه خود به خوبی بهره گیرد.
امام صادق (ع) می فرمایند: شیطان توان وسوسه کردن بنده ای را ندارد جز آنکه او از یاد خدا اعراض کند و فرمانش را سبک بشمارد و به نافرمانیش روی آورد و آگاهی خدا از اسرارش را فراموش کند (2) و نیز فرمودند: هر گاه شیطان وسوسه ات می کند تا از راه حق گمراهت کند، و خدا را از یادت ببرد، پس از او به خدا پناه ببر (و بر خدا توکل کن) که او به کمک حق بر باطل آید و مظلوم را یاری رساند، چرا که خود فرمود: شیطان بر مومنان و بر کسانی که بر خدا توکل کنند، سلطه ای ندارد.(3)
به فرموده امام علی (ع): مطمئن ترین فرصت برای تهاجم شیطان، زمانی است که کسی گرفتار وسوسه گناهانی مانند عُجب و خودپسندی و خودبسندی شده و مدح ثناگویی و تملق دیگران را درباره خود دوست بدارد ( و ازاین حالت ها به خدا پناه نبرد).
نکته: یاد خدا و پناهندگی به او بهترین راهکار رهایی از دام شیطان است؛ چون هیچ زمان و زمینی خالی از حضور خدا نیست، هیچ زبانی هم نباید ساکت و خاموش از یاد خدا باشد زیرا نیاز بشر دائمی است و بهترین عامل رفع نیاز، یاد خدای بی نیاز است که همواره درصدد رفع حاحت نیازمندان است، از این رو اگر در زمان یا مکان یا با زبانی از این فرصت استفاده نشد، جز حسرت محصولی نخواهد داشت.
مصداق ذکر: امام صادق (ع) می فرمایند: ذکر خدا تنها گفتن "سبحان الله و الحمدلله و لااله الا الله و الله اکبر" نیست، بلکه ذکر خدا به این است هر گاه به چیزی فرمان دهد پیروی کنی و از چیزی نهی کند، ترکش کنی.
همان طور که اصل ذکر در اسلام توصیه شده است، کیفیت آن نیز بیان شده است که ذاکر باید از ذکر ماثور از شارع مقدس بهره گیرد و هرگز به دنبال ذکراختراعی نرود، چنان که سفارش بزرگان اهل معرفت نیز همین است. ذکر ماثور هر چند با قلم یا زبان باشد، عملی صالح است ولی هرگز سید اعمال صالح نخواهد بود بلکه ذکر قلبی که بر همه اعضا اشراف دارد و ذاکر بدون رضای الهی، قبض و بسط، اخذ و اعطا و بطش و نشط ندارد سیادت همه کارهای صالح حتی ذکر زبان یا قلب را عهده دار خواهد بود؛ یعنی درسیرت و روش خود انصاف و مواسات دارد و حیثیتی غیر از حیثیت دینی ندارد پس ذکر آنها ذکر خداست.(4)
امام صادق (ع) می فرمایند: کسی که زیاد به یاد خدا باشد، خدا او را در سایه بهشتش جای دهد.(5)
نکته: کثرت ذکر خدا، دشمن او را دفع و منع می کند زیرا ابلیس با همه سپاه و ستاد داخلی و خارجی خود درصدد وسوسه و نفوذ درحریم دل است که با ذکر مداوم می توان او را رجم کرد و مانع نفوذ او شد، چنانکه از آسیب های او نیز رافع است؛ زیرا اگر در اثر سستی خاص، شیطان در او نفوذ کرد می توان اثر تلخ پدید آمده را با کثرت ذکر رفع کرد، همچمنین وسیله جذب است؛ زیرا جذب یاد خدا نسبت به بنده مرهون یاد خدا بودن است، بنابراین باید دائما به یاد پروردگار بود تا از این برکات فراوان بهره مند شد(6). اگر چنین شد، خوف الهی سراسر وجودش را فرا گیرد و دلش نرم و درونش آرام گردد و اشک شوقش از دیده فرو ریزد.
هر که دریاهای اشکش حاصل است گو بیا کو در خور این منزل است
وانکه او را دیده خون بار نیست گو برو کو را بر ما کار نیست(7)
پی نوشت ها:
1. الکافی، جلد 2، ص 272
2. مصباح الشریعه، ص 79، بحارالانوار، ج 69، ص 124
3. مصباح الشریعه، ص 80-79، بحارالانوار، ج 69، ص 125
4. نهج البلاغه، نامه 53، بند 145
5. ر.ک: تسنیم، ج 7 ، ص 554
6. الکافی، ج 2، ص 144
7. ر.ک: تسنیم، ج 7 ، ص 555
8. الکافی، ج 2، ص 500
9. ر.ک: تسنیم، ج 7 ، ص555
10. منطق الطیر، ص 256
برگرفته از کتاب مفاتیح الحیات آیت الله جوادی آملی
پایان پیام/ پایان پیام/9
خبرگزاری شبستان: رهایی از فکر گناه نیازمند شناخت عواملی است که در ذیل به آنها اشاره می شود:
هر گاه فکر گناه بر کسی هجوم ببرد، نباید آن را انجام دهد بلکه باید با پناه بردن به خدا و توکل بر او از دام شیطان رهایی یابد. امام صادق (ع) فرمودند: کسی که به فکر گناه افتاد انجام ندهد؛ زیرا چه بسا بنده ای در حضور خدا مرتکب گناهی می شود و خدای بزرگ می فرماید: به عزت و جلالم قسم از این پس تو را نمی آمرزم.(1)
ذکر خدا راه رهایی از گناه: کسی که از خود غافل شود، شیطان از او غافل نیست. پس انسان باید حسابگر خویش باشد و از سرمایه خود به خوبی بهره گیرد.
امام صادق (ع) می فرمایند: شیطان توان وسوسه کردن بنده ای را ندارد جز آنکه او از یاد خدا اعراض کند و فرمانش را سبک بشمارد و به نافرمانیش روی آورد و آگاهی خدا از اسرارش را فراموش کند (2) و نیز فرمودند: هر گاه شیطان وسوسه ات می کند تا از راه حق گمراهت کند، و خدا را از یادت ببرد، پس از او به خدا پناه ببر (و بر خدا توکل کن) که او به کمک حق بر باطل آید و مظلوم را یاری رساند، چرا که خود فرمود: شیطان بر مومنان و بر کسانی که بر خدا توکل کنند، سلطه ای ندارد.(3)
به فرموده امام علی (ع): مطمئن ترین فرصت برای تهاجم شیطان، زمانی است که کسی گرفتار وسوسه گناهانی مانند عُجب و خودپسندی و خودبسندی شده و مدح ثناگویی و تملق دیگران را درباره خود دوست بدارد ( و ازاین حالت ها به خدا پناه نبرد).
نکته: یاد خدا و پناهندگی به او بهترین راهکار رهایی از دام شیطان است؛ چون هیچ زمان و زمینی خالی از حضور خدا نیست، هیچ زبانی هم نباید ساکت و خاموش از یاد خدا باشد زیرا نیاز بشر دائمی است و بهترین عامل رفع نیاز، یاد خدای بی نیاز است که همواره درصدد رفع حاحت نیازمندان است، از این رو اگر در زمان یا مکان یا با زبانی از این فرصت استفاده نشد، جز حسرت محصولی نخواهد داشت.
مصداق ذکر: امام صادق (ع) می فرمایند: ذکر خدا تنها گفتن "سبحان الله و الحمدلله و لااله الا الله و الله اکبر" نیست، بلکه ذکر خدا به این است هر گاه به چیزی فرمان دهد پیروی کنی و از چیزی نهی کند، ترکش کنی.
همان طور که اصل ذکر در اسلام توصیه شده است، کیفیت آن نیز بیان شده است که ذاکر باید از ذکر ماثور از شارع مقدس بهره گیرد و هرگز به دنبال ذکراختراعی نرود، چنان که سفارش بزرگان اهل معرفت نیز همین است. ذکر ماثور هر چند با قلم یا زبان باشد، عملی صالح است ولی هرگز سید اعمال صالح نخواهد بود بلکه ذکر قلبی که بر همه اعضا اشراف دارد و ذاکر بدون رضای الهی، قبض و بسط، اخذ و اعطا و بطش و نشط ندارد سیادت همه کارهای صالح حتی ذکر زبان یا قلب را عهده دار خواهد بود؛ یعنی درسیرت و روش خود انصاف و مواسات دارد و حیثیتی غیر از حیثیت دینی ندارد پس ذکر آنها ذکر خداست.(4)
امام صادق (ع) می فرمایند: کسی که زیاد به یاد خدا باشد، خدا او را در سایه بهشتش جای دهد.(5)
نکته: کثرت ذکر خدا، دشمن او را دفع و منع می کند زیرا ابلیس با همه سپاه و ستاد داخلی و خارجی خود درصدد وسوسه و نفوذ درحریم دل است که با ذکر مداوم می توان او را رجم کرد و مانع نفوذ او شد، چنانکه از آسیب های او نیز رافع است؛ زیرا اگر در اثر سستی خاص، شیطان در او نفوذ کرد می توان اثر تلخ پدید آمده را با کثرت ذکر رفع کرد، همچمنین وسیله جذب است؛ زیرا جذب یاد خدا نسبت به بنده مرهون یاد خدا بودن است، بنابراین باید دائما به یاد پروردگار بود تا از این برکات فراوان بهره مند شد(6). اگر چنین شد، خوف الهی سراسر وجودش را فرا گیرد و دلش نرم و درونش آرام گردد و اشک شوقش از دیده فرو ریزد.
هر که دریاهای اشکش حاصل است گو بیا کو در خور این منزل است
وانکه او را دیده خون بار نیست گو برو کو را بر ما کار نیست(7)
پی نوشت ها:
1. الکافی، جلد 2، ص 272
2. مصباح الشریعه، ص 79، بحارالانوار، ج 69، ص 124
3. مصباح الشریعه، ص 80-79، بحارالانوار، ج 69، ص 125
4. نهج البلاغه، نامه 53، بند 145
5. ر.ک: تسنیم، ج 7 ، ص 554
6. الکافی، ج 2، ص 144
7. ر.ک: تسنیم، ج 7 ، ص 555
8. الکافی، ج 2، ص 500
9. ر.ک: تسنیم، ج 7 ، ص555
10. منطق الطیر، ص 256
برگرفته از کتاب مفاتیح الحیات آیت الله جوادی آملی
پایان پیام/ پایان پیام/9
(Shabestan/Berbagai-Sumber-Lain/ABNS)
Posting Komentar