Pesan Rahbar

Sekilas Doa Arafah Imam Husain as dan Doa Arafah Imam Husain as

Doa Arafah (Bahasa Arab: دعاء العرفة ) adalah diantara doa-doa Syiah yang menurut riwayat dibaca oleh Imam Husain as pada hari ke-9 Dzul...

Home » » Tidak Menyebut Imam Mahdi afs Kecuali Dengan Laqabnya

Tidak Menyebut Imam Mahdi afs Kecuali Dengan Laqabnya

Written By Unknown on Senin, 18 Desember 2017 | Desember 18, 2017


Imam Shadiq as bersabda “ia disebut sebagai Al-mahdi karena ia akan memberi petunjuk tentang segala perkara yang tersembunyi.”

Shabestan News Agency, dalam kitab “Mikyal Al-makarim” berkaitan dengan tugas penanti Imam Zaman afs disebutkan bahwasanya hendaklah seorang mukmin tidak menyebut nama Imam afs kecuali dengan laqab-laqabnya yang mulia seperti Al-Hujjah, Al-Qaim, Al-mahdi, Shahibul Amr, Shahibul Zaman dan lain sebagainya.

Salah satu di antara laqab atau julukan Imam Mahdi afs yang terkenal ialah “Al-Qaim” yang berarti orang yang melakukan kebangkitan. Dalam beberapa riwayat yang berkaitan dengan Imam Zaman afs, selalu disebutkan tentang Al-Qaim, banyak riwayat yang menyebutkan hal ini, di antaranya ialah riwayat dari Imam Shadiq as yang berkata “jika nama Muhammad, Ali dan Hasan datang berurutan maka yang ke-empatnya adalah Al-Qaim.”

Imam Jawad as juga bersabda “sesungguhnya Al-Qaim itu dari kami, dia adalah Al-Mahdi yang ia wajib dinanti semasa gaibnya, dan wajib ditaati saat kemunculannya.”

Salah satu laqab lain milik Imam Zaman afs yang kaum muslimin mengenalnya ialah “Al-Mahdi”. Al-mahdi memiliki arti orang yang memberikan hidayah, dimana kelak Imam Zaman afs akan menyampaikan semua manusia ke puncak kesempurnaan dan akan menyelamatkan manusia dari kerusakan dan kesesatan.

Dalam riwayat disebutkan “sesunggunya Al-Qaim dinamai dengan Al-mahdi ialah karena ia akan memberi hidayah kepada orang-orang yang tersesat.”

Imam Shadiq as bersabda “ia disebut sebagai Al-mahdi karena ia akan memberi petunjuk tentang segala perkara yang tersembunyi.”

در جلد دوم از کتاب «مکیال المکارم» بخش هشتم، ذیل عنوان «تکالیف بندگان نسبت به حضرت صاحب الزمان(عج)» مطالبی ارائه شده که سلسله وار مرور می شود:

اینکه مومن، آن حضرت(عج) را یاد نکند مگر با القاب شریف مبارکش مانند، حجت، قائم و مهدی، صاحب الامر، صاحب الزمان و غیر اینها، و ترک تصریح به نام شریف اصلی آن حضرت(عج) که اسم رسول خدا(ص) است: «م ح م د» و علمای ما- که خدای تعالی رحمت شان کند- در حکم نام بردن مولایمان حضرت مهدی(عج) به نام اصلی اختلاف کرده اند. بعضی از آنها به طور کلی- جز در حال تقیه- آن را جایز شمرده اند مانند محدث عاملی در کتاب «وسائل» .

باید نام و نسب شریف حضرت حجت(عج) را بشناسیم و بدانیم که اعمال جز با معرفت امام(ع) تمام نمی گردد؛ در اینجا مقصود از اثبات وجوب شناخت صفات و آداب آن جناب است.

یاد کردن حضرت(عج) با اشاره و کنایه، مانند اینکه گفته شود: اسم او اسم رسول خداست و کنیه اش کنیه آن حضرت(ص) است و این نیز جایز است به همان ادله ای که در گونه نخستین گذشت، به اضافه روایات متعددی که از طرق شیعه و سنی از پیامبر(ص) رسیده که در آنها تصریح فرموده به اینکه: «مهدی(عج) از فرزندان من است، نام او نام من و کنیه اش کنیه من است» و باید دانست که جایز بودن در این مورد و گونه اول به غیر حال ترس اختصاص دارد، زیرا که حالت ترس از جمله عناوین عارضی است که مایه حرام شدن هر جایز است، چنانکه پوشیده نیست.

گونه سوم یاد کردن آن حضرت(عج) در دعا و مناجات، به طوری که عنوان نام بردن در محافل و مجامع را نداشته باشد. ظاهرا در این صورت نیز جایز است به همین جهت اینکه دلایل جواز که در این قسم جریان دارد، اضافه بر ورود آن در بعضی از دعاها و تعقیبات، ولی احوط آن است که ترک گردد مگر اینکه در روایت صحیحی رسیده باشد.

گونه چهارم یاد کردن آن حضرت(عج) در مجامع و غیر آنها به طور سری و در دل و حق آن است که در این صورت نیز جایز باشد، به جهت اینکه دلایل منع از این قسم منصرف است، پس اصل و دلایل جواز بدون معارض باقی می مانند، اضافه بر روایتی که در مستدرک با سندی از حذیفه بن الیمان آمده که رسول خدا(ص) در خبر وصف حضرت مهدی(عج) فرمود:«و اوست که به طور آشکارا پیش از قیامش کسی نامش را نبرد مگر کافر به او». و نیز موید این است که اختصاص یافتن حرمت به آن در مورد احماعی که محقق داماد آن را نقل کرده: «به طور علنی و آشکار نامش را برند» و سخنش خواهد آمد.

گونه پنجم یاد کردن این اسم شریف در مواقع ترس، مانند: محافل و مجالس دشمنان دین که تقیه با آنان واجب است و هیچ اختلافی از هیچ یک از متقدمین و متاخرین در حرمت این قسم نیست و نیز تمام دلایل تقیه بر آن دلالت دارد و همچنین احادیث منع از نام بردن، همگی شامل این قسم می شود.

گونه ششم یاد کردن نام آن حضرت(عج) در سایر مجالس و مجامع که ترس و تقیه ای در آنها نیست و این گونه است که معرکه آراء و جای بحث و گفت وگو است و مختار نزد من قول به حرمت آن است، موافق رای شیخ صدوق و مفید و طبرسی و محقق داماد و علامه مجلسی و عالم محقق نوری، بلکه در گفتار محقق داماد اجماع بر آن نقل گردیده و در سخن بعضی دیگر شهرت این قول حکایت شده به دلیل اخبار صحیح؛ معتبر و مستفیض بلکه از لحاظ معنی در حد تواتر.

پایان پیام/248

(Shabestan/Berbagai-Sumber-Lain/ABNS)
Share this post :

Posting Komentar

ABNS Video You Tube

Terkait Berita: