Hendaklah seorang mukmin tidak menyebut nama Imam afs kecuali dengan laqab-laqabnya yang mulia seperti Al-Hujjah, Al-Qaim, Al-mahdi, Shahibul Amr, Shahibul Zaman dan lain sebagainya.
Shabestan News Agency, dalam kitab “Mikyal Al-makarim” berkaitan dengan tugas penanti Imam Zaman afs disebutkan bahwasanya hendaklah seorang mukmin tidak menyebut nama Imam afs kecuali dengan laqab-laqabnya yang mulia seperti Al-Hujjah, Al-Qaim, Al-mahdi, Shahibul Amr, Shahibul Zaman dan lain sebagainya.
Salah satu di antara laqab atau julukan Imam Mahdi afs yang terkenal ialah “Al-Qaim” yang berarti orang yang melakukan kebangkitan. Dalam beberapa riwayat yang berkaitan dengan Imam Zaman afs, selalu disebutkan tentang Al-Qaim, banyak riwayat yang menyebutkan hal ini, di antaranya ialah riwayat dari Imam Shadiq as yang berkata “jika nama Muhammad, Ali dan Hasan datang berurutan maka yang ke-empatnya adalah Al-Qaim.”
Imam Jawad as juga bersabda “sesungguhnya Al-Qaim itu dari kami, dia adalah Al-Mahdi yang ia wajib dinanti semasa gaibnya, dan wajib ditaati saat kemunculannya.”
Salah satu laqab lain milik Imam Zaman afs yang kaum muslimin mengenalnya ialah “Al-Mahdi”. Al-mahdi memiliki arti orang yang memberikan hidayah, dimana kelak Imam Zaman afs akan menyampaikan semua manusia ke puncak kesempurnaan dan akan menyelamatkan manusia dari kerusakan dan kesesatan.
Dalam riwayat disebutkan “sesunggunya Al-Qaim dinamai dengan Al-mahdi ialah karena ia akan memberi hidayah kepada orang-orang yang tersesat.”
Imam Shadiq as bersabda “ia disebut sebagai Al-mahdi karena ia akan memberi petunjuk tentang segala perkara yang tersembunyi.”
در جلد دوم از کتاب «مکیال المکارم» بخش هشتم، ذیل عنوان «تکالیف بندگان نسبت به حضرت صاحب الزمان(عج)» مطالبی ارایه شده که سلسله وار مرور می شود:
رعایت ادب نسبت به نام او
اینکه مومن، آن حضرت(عج) را یاد نکند مگر با القاب شریف مبارکش مانند، حجت، قائم و مهدی، صاحب الامر، صاحب الزمان و غیر اینها، و ترک تصریح به نام شریف اصلی آن حضرت(عج) که اسم رسول خدا(ص) است: «م ح م د» و علمای ما- که خدای تعالی رحمت شان کند- در حکم نام بردن مولایمان حضرت مهدی(عج) به نام اصلی اختلاف کرده اند. بعضی از آنها به طور کلی- جز در حال تقیه- آن را جایز شمرده اند مانند محدث عاملی در کتاب «وسائل».(1)
و برخی به طور مطلق آن را ممنوع دانسته اند، چنان که ظاهر آنها از دو شیخ اقدم: مفید و طبرسی-قدس سرهما- حکایت شده همین نظر است و بعضی به طور مطلق آن را حرام شمرده اند مگر در دعاهای رسیده از معصومین(علیهم السلام) و این نظر اسماعیل بن احمد علوی عقیلی طبرسی است که در کتاب «کفایة الموحدین» بیان کرده است و برخی آن را جایز ولی مکروه دانسته اند، مانند شیخ محقق انصاری و عده ای حرام بودن را به نام بردن در محافل و مجامع اختصاص داده اند نه در موارد دیگر مانند: سید محقق میرداماد و دانشمند مدقق نوری-قدس سرهما-. و بعضی حرکت را به زمان غیبت صغری اختصاص داده اند و من گوینده ای بر این قول نمی شناسم ولی از سخن فاضل مجلسی در بحار(2) چنین ظاهر می شود که کسی این قول را داشته است و خدا دانا است و ممکن است این قول را به نظر اول بازگرداند به جهت شدت تقیه در زمان غیبت صغری، چنان که پوشیده نیست و به هر حال تحقیق سخن در این باره اینکه: یاد کردن نام شریف معهود آن حضرت(عج) بر چند گونه تصور می شود:
گونه اول: یاد کردن آن در کتاب ها و در جایز بودن آن تردید نیست، به حکم اصل و به جهت اینکه دلایل منع شامل آن نمی شود و نیز به جهت آنکه خواهیم دید که شیوه پیشینیان صالح و علمای عامل مان- که رضوان خداوند بر همه آنان باد- بر این بوده است، از زمان شیخ کلینی تا زمان ما این طور بوده که نام آن حضرت(عج) را در کتاب های خود ذکر کرده اند بدون اینکه کسی بر آنان اعتراض کند.
پی نوشت ها:
برگرفته از کتاب مکیال المکارم؛ نوشته آیت الله سید موسوی اصفهانی
1.وسایل الشیعه،11/487 باب 33 ذیل 7 و 8
2.بحارالانوار، ۳۲/۵
ادامه دارد... پایان پیام/248
(Shabestan/Berbagai-Sumber-Lain/ABNS)
Posting Komentar