Rasulullah saww berkata “wahai Jabir! Kelak engkau akan merasakan hidup yang panjang hingga suatu saat engkau akan bertemu dengan salah seorang dari cucuku, saat engkau bertemu dengannya sampaikanlah salamku untuknya dan beritakanlah kebenaran tentangnya.”
Shabestan News Agency, pembahasan lainnya mengenai sirah Imam Baqir as ialah tentang laqab Imam as yaitu “Baqirul Ulum” yang bermakna “pengungkap dan penjelas segala ilmu”, Imam as menghabiskan waktu untuk mengajarkan ilmunya kepada murid-muridnya, dan tidak terhitung banyaknya murid-murid brilian yang mendapatkan pendidikan dari cucu Rasulullah saww ini.
Salah seorang sahabat Rasulullah saww yang masih hidup sampai masa Imam ke-7 ialah Jabir bin Abdillah Al-ansari, ia merupakan sahabat nabi saww yang memiliki kedudukan yang tinggi, dimana diceritakan bahwa dalam beberapa perkara ia merujuk kepada Imam Muhammad Baqir as.
Jabir bin Abdillah Al-ansari adalah satu-satunya orang yang setelah syahidnya Imam Husain as bisa menziarahi para syuhada Karbala terutama Imam Husain as, dan kemudian ziarah ini diteruskan oleh pengikut Syi’ah hingga saat ini.
Dalam sebuah riwayat diceritakan bahwasanya pada suatu hari Jabir bin Abdillah Al-ansari mendatangi Imam Baqir as di Madinah, kemudian ia bertanya nama Imam as. Imam as menajwab “aku adalah Muhammad bin Ali bin Husain bin Ali.”
Kemudian saat Jabir bin Abdillah mendengar jawaban Imam as ia langsung mencium kepada Imam as, kemudian ia berkara “wahai putera Rasulullah! Ayah dan ibuku sebagai tebusanmu, pada saat Rasul saww masih hidup ia menyampaikan salam untukmu dan berkata “wahai Jabir! Kelak engkau akan merasakan hidup yang panjang hingga suatu saat engkau akan bertemu dengan salah seorang dari cucuku, saat engkau bertemu dengannya sampaikanlah salamku untuknya dan beritakanlah kebenaran tentangnya.”
به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان: به مناسبت فرا رسیدن اول رجب المرجب، سالروز میلاد باسعادت حضرت امام محمدباقر(ع) و به منظور بررسی سجایا و مناقب این امام همام(ع) و همچنین تحلیل جایگاه علمی و ارزشی ایشان در اسلام و تشیع، بر آن شدیم تا گفت وگویی با حجت الاسلام والمسلمین محمدجعفر مروّجی طبسی، استاد حوزه و دانشگاه ترتیب دهیم که مشروح آن در ادامه به حضورتان تقدیم می شود:
با توجه به آنکه ائمه معصوم علیهم السلام هر یک به طریقی و کیفیتِ متناسب با شرایط و اوضاع زمانه خود، از سنگر اسلام دفاع کرده و اسلام و تشیع را مصون و محفوظ داشته اند و سبب استمرار آنها در طول تاریخ شده اند، درباره نقش امام محمدباقر(ع) در این باره توضیح دهید.
بدون تردید در عالم ناسوت، اَحدی بعد از وجود نبی مکرم اسلام(ص) به غیر از ائمه معصوم(ع)، نتوانست مقام و جایگاه حقیقی اسلام را برای جهانیان تبیین و تحلیل نماید. اگر امروزه مقؤله ای به نام اسلام در جهان همچنان استوار و پابرجا مانده است، بحق مرهون مجاهدت ها و جانفشانی های ائمه هدی(ع) در راه دفاع از اسلام و قرآن است.
چنان که برخی از این بزرگواران علیهم السلام با اهدای جان، برخی دیگر با تحمل فشار و خفقان و اسارت و برخی دیگر با تلاش در جهت اشاعه علم و دانش و فرهنگ نبوی، تأثیر بسزایی در ترویج علوم و بینش الهی در سطح جامعه داشته اند.
در این میان، دو امام همام(ع) در زمینه نشرِ فرهنگ ناب نبوی(ص)، بزرگترین خدمات را به اسلام و مسلمین انجام داده اند. یکی از این بزرگواران، حضرت باقر(ع) و دیگری حضرت صادق(ع) هستند. به عبارت دیگر، این دو امام(ع) با تربیت شاگردان و محققان بنام اسلامی و در شاخه های مختلف علمی، گام های فوق العاده و مؤثری در جهت شناساندن اسلام به سایر اندیشه ها و فرهنگ ها، برداشته اند.
جناب مسلم؛ متوفی سال 261 ه. ق در «صحیح مسلم»، صفحه 19، می نویسد: جابر بن یزید جعفی روایت کرده که حضرت باقر(ع) به او 70 هزار حدیث آموخته است که همه آنها، از نبی مکرم اسلام(ص) مروی هستند. این بیان گرانقدر بوضوح به دو موضوع مهم اشاره می کند: یکی نشر احادیث نبوی(ص) و دیگری تربیت شاگردان مُبَرز و متخصص توسط امام باقر(ع) و امام صادق(ع).
بدون تردید این روایاتی که جابر از امام باقر(ع) روایت می کند هم جنبه فقهی دارند و هم جنبه کلامی و عقیدتی؛ اگر انسان به فقه اسلامی مراجعه کند، تمام 51 بابی که هم اینک در این زمینه وجود دارد، مملو از روایات امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) هستند.
شخصاً چندین سال قبل، موفق به تألیف کتابی شدم به زبان عربی به نام «تمسک اهل بیت(ع) به قرآن کریم»؛ در این کتاب تنها در باب احکام فقهی، به بیش از 600 مورد روایت برخورد داشتم که همگی آنها از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت شده اند. ان شاالله اگر این اثر در آینده، ادامه پیدا نماید و جلد های دیگر آن منتشر شوند، می توان انتظار داشت که این مقدار از احادیث فقهی، به بیش از 1200 حدیث هم برسد.
سیره و منش حضرت باقر(ع) علاوه بر نشر و اشاعه فرهنگ اسلامی در چه حوزه های دیگری اثرگذار و گره گشا از عالم اسلام و تشیع شده است؟
محور دیگر در زندگی سراسر افتخار حضرت باقر(ع) بحث نامگذاری این امام همام(ع) به «باقرالعلوم» به معنای «شکافنده علوم گوناگون» است. امام باقر(ع) این مفهوم را طی عمر بابرکتشان، به شاگردان و دوستداران خود انتقال دادند و در این مسیر شاگردان بنام و نام آوری را تربیت کردند. یکی از این تربیت یافتگان شخصی است به نام أبان بن تغلب؛ مقام این فرد به قدری نزد ائمه هدی(ع) والا و گرامی بود که وقتی حضرت صادق(ع) خبر وفات وی را دریافت کردند، فرمودند: «وفات او قلب مرا به درآورد!».
اَبان از اهالی کوفه و از قاریان و مفسران و فقهای بنام دوران امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود. اهل سنت زمانی که به نام این شخص می رسند، خیلی او را مورد تکریم و احترام قرار می دهند؛ به طور نمونه حافظ ذهبی که یکی از نقّادان بنام علم جرح و تعدیل است، در باب أبان بن تغلب می گوید: او شخصیت راستگو و بسیار نامی در بین اهالی کوفه می بود و ما نمی توانیم احادیث روایت شده توسط او را نپذیریم که نپذیرفتن روایات او، باعث از بین رفتن جمله ای از احادیث نبوی(ص) خواهد شد. این معنا به صراحت این موضوع را تبیین می نماید که به حق شیعیان، برپاکننده و قوام دهنده کردار و مسلک نبوی(ص) در میان اُمت پیامبر اکرم(ص) بوده اند.
این افتخار بسیار سترگ، نشان و مرتبه ای است که بزرگان و متکلّمین بِنام اهل تسنن به شعیان اهدا نموده اند.
شخصیت دیگری که در محضر این امام بزرگوار(ع)، حضور داشته و در این مسیر به مقام و جایگاه رفیعی نیز دست یافته است، شخصیت برجسته ای است به نام جابر بن عبدالله انصاری؛ این شخصیت والا که یکی از صحابه نامی نبی مکرم اسلام(ص) بوده است، محضر و وجود مقدس قریب به هفت معصوم(ع) را درک نموده و در غایت امر به محضر شریف امام باقر(ع) می رسد. در باب شخصیت این صحابه نامی وارد است که ایشان تنها فردی است که بعد از شهادت حضرت سیدالشهدا(ع)، توانسته در اربعین سالار شهیدان(ع)، به زیارت قبور مطهره شهدای کربلا، مشرف شود و این زیارت از ایشان به یادگار مانده است.
در روایات وارد است که جابر بن عبدالله، در مسجد النبی(ص) می نشست و فریاد برمی آورد: یا باقرالعلم(ع) و زمانی که مردم مدینه النبی(ص)، دور وی را می گرفتند و می گفتند که او هذیان و یاوه می گوید، او در مقام پاسخ می گفت: هرگز چنین نیست، زیرا که از نبی مکرم اسلام(ص) شنیدم که فرمودند: «ای جابر! تو روزی مردی از اهل بیت(ع) مرا درک خواهی کرد که نامش نام من است و شمائل او همانند شمائل من است و هم اوست که شکافنده علوم خواهد بود».
روایت است که همین جابر، روزی در شهر مدینه، به وجود مقدس حضرت باقر(ع) می رسد و از ایشان نامشان را می پرسد؛ حضرت باقر(ع) در پاسخ می فرمایند: «من محّمد بن علی بن الحسین بن علی(ع) هستم». مروی است که در همان زمان که جابر این کلمات را از امام باقر(ع) می شنود، رأس مبارک حضرت باقر(ع) را می بوسد و عرضه می دارد: یابن رسول الله(ص)، پدر و مادرم به فدای شما؛ رسول خدا(ص) در حضور من به شما سلام رسانده و فرمودند: «ای جابر! تو آنقدر عمر خواهی کرد تا اینکه یکی از نوادگان و خلفای بعد از مرا در زمانی دورتر، دیدار کنی؛ پس آن هنگام سلام مرا به او برسان و بشارت حقانیت او را به وی، ابلاغ کن».
نکته بسیار مهم در این مقام این است که این دست روایت و نشانه ها، می بایست بسیار بسیار مورد دقت و توجه قرار گیرند و تا مادامی که تحقیق و بررسی موشکافانه و متقنی در این منابع و گنجینه ها صورت نگیرد، نمی توان انتظار داشت که به درستی به مقام شامخ اهل بیت(ع) دست یافت. ان شاءالله خداوند همگی ما را در مسیر تربیت و اشاعه فرهنگ اهل بیت(ع) منصور فرماید.
پایان پیام/376
(Shabestan/Berbagai-Sumber-Lain/ABNS)
Posting Komentar